در حالی که تلیسه روی شکمش دراز کشیده بود ، چندین فکر ناامید از درون سر او پرواز کردند که او را هیجان زده کرد و دختر به پشت او چرخید و فکر کرد که با آنها چه کار کند. من روی الاغ خودم نشستم ، موهای سیاه بلندم را کوتاه کردم. او شورت و شلوارک را جدا کرد ، سپس روی بشکه مستقر شد و شروع به بریدن سیب کرد. من یک قطعه را خاموش کردم. سپس این برش را برید و شروع به مالیدن کلاه مودار خود کرد. من روی الاغ خودم نشستم ، سینه او عکس های سکسی کوس و کون را گاز گرفتم و یک قطعه سیب را روی هر نوک پستان قرار دادم. او در مقابل بالش تکیه داد ، پاهای خود را در طرفین پهن کرد و شروع به ماساژ سوراخ با انگشتان خود کرد ، با سرطان مخفی شد. بعد دوباره روی پشتش و تقدیر شروع شد.