همانطور که او سیگار می کشید ، عمه امتناع کرد که عاشقش به شغلش برود ، او فقط برای ماندن با او آماده بود. او پیشنهاد کرد که با هم سیگار بکشیم و وقتی که او امتناع کرد ، او را در آغوش گرفت ، اما او هنوز هیچ تماسی نداشت ، و سپس او را برای ماساژ دعوت کرد. از پشت راه رفتم ، شروع به بستن شانه هایم کردم ، قول دادم کرم را بگیرم ، و او دستبندها را آورد و دستهای پسر را پشت سرش بست. شروع به بوسیدن و نوازش کردن کرد ، در پروازش صعود کرد ، خود را روی پاهای خود گذاشت و شلوار خود را به زمین پایین آورد ، شروع به مکیدن آنقدر سرد کرد که تمام کارهای خود را فراموش کرد و کاملاً در نوک انگشتانش ذوب شد. عوضی او را روی زمین انداخت ، لباس تنگ خود را درآورد عکس سوراخ کون خارجی ، سرطان شد و الاغ خود را روی صورت فشار داد تا کلاه خود را از پشت باز کند. خودش را به زمین فشار داد ، از بالا پرید و پرش های ریتمیك كرد ، روی صندلی نشست و از بالا قدم زد ، پس از آن مرد بلافاصله تمام شد و نتوانست فشار خود را تحمل كند.