لزبین ها از گیتاریست جوان دعوت کردند تا با آهنگ های خود آنها را سرگرم کند. اما وقتی شروع به گرفتن گیتار کرد ، فهمید که آداپتور را در خانه فراموش کرده است و نمی تواند نوازندگی کند. اما تلیسه ها مختل نمی شوند. آنها تصمیم گرفتند به جای آنها با سوراخ های خود بازی کنند و از آنها خواستند که سبزیجات را به رختخواب برسانند. آنها آن مرد را روی پشت او گذاشتند ، دهان خود را با سیب بستند و سبزه روی پاهای او خوابید. او ران های خود را در جهات مختلف پهن کرد ، و آن مرد لباسش را بوسید. آنها کدوها را به فیله مجبور کردند و گیتاریست مجبور شد همزمان با آن سوراخ کند. لعنتی بیدمشک موز و دیدن زنان در آخر هم می خواستند ارگاسم بگیرند. اما كس كون كير هیچ کس نمی خواست به پسر کمک کند. بنابراین او مجبور بود به خودش کمک کند ، خودارضایی کند و صورت خود را فشرده کند.