مترجم جوجه دیگر را به ریخته گری به پیر آورد و او را به اتاق هتل برد. یکی از دوستان گفت از جاده خیلی خسته شده است و می خواست دوش بگیرد اما در ابتدا آنها می خواستند با او مصاحبه کنند. او کمی در مورد خودش ، درباره روابط و ترجیحات مربوط به رابطه جنسی به من گفت. او تی شرت خود را برداشته و از سینه های زرق و برق دار شگفت زده شد ، حتی مترجم آنها را دوست داشت. شلوار خود را درآورد ، کلاه خود را نشان داد و به رختخواب رفت ، جایی که جعلی او قرار بود استراحت کند. او بین پاهای خود نشسته بود و انگشت الاغ خود را با انگشت خود لمس می کرد و کلیشه اش را با لب می خورد. زانوهای خود را روشن کرد ، عضو را درج کرد و به آرامی نقطه را تا انتهای آن سوراخ کرد. او آن را به سوراخ پشت خود چسباند و كلاه خود را با دست بالا گرفت. دستان خود را پشت سر خود شست ، از بالا درج کرد ، پارچه خود را گالری کس و کون مالید ، و دهان دختر را در دهان خود آویزان کرد.