مسافر از دوستانش خواست كه جلوی خود را بگیرند و دختری را كه به کنار رأی داد ، انتخاب كنند. نستیا خواست که آن را نزد نوسکی در فروشگاه پرتاب کند. فاحشه لبخند زیادی می زد و در مورد خودش حرف می زد. او کار می کند و تحصیل می کند و بیشتر از همه دوست دارد که با بچه های خوش تیپ معلق شود و سوار شود. آنها متوقف شدند و مستقیماً هشدار دادند كه ممكن است عکس سکسی سیاوش دلسوز پیشنهاد ناعادلانه ای به او ارائه دهند. آنها مرا به یک رستوران در دست ساخت بردند و دوستش را به سالن بدنسازی بردند و پیشنهاد دادند که لباسهایش را بردارند. او تی شرت خود را بلند کرد و به او اجازه داد تا گوشواره های او را لمس کند ، و آقایان شروع به افزودن پول کردند و پیشنهادات صادقانه تری نیز ارائه دادند. فاکر سینه هایش را ورزید ، یک موز را از شلوارش جدا کرد و دختر آن را در دستانش گرفت ، ضربه ای به آن زد و ضایعاتی را به وی داد و با دسته دیگری به پول های خود را ارائه داد. خمید و به حالت ایستاده با سرطانی که روی پاهای او ایستاده بود و پسران از دو طرف او را دیدند. او به طور گسترده مقعد را روغن کاری کرد و آن را داخل مقعد خرد کرد. آنها به من اجازه دادند که استمناء کنم و دهانم را با تقدیر پر کنم.