بلوند بالغ آنقدر از تنهایی خسته شد که لحن خود را برای درخشان تر کردن اوقات فراغت خود در کارزار دو پسر جوان که از او دعوت شده بود به دیدار سه نفر بپردازد. برای آرام کردن خود ، تصمیم به سیگار کشیدن گرفت و سیگار کشیدن را برای خودش تصمیم گرفت که هیچ چیزی را در رختخواب امتناع نمی کند. از بین این افکار ، غازها در بدن او جاری شدند ، اما او تا آخر آواز نمی خواند. دهان او توسط دو عضو بزرگ که سعی می کردند با یک گونه وارد تقطیر او شوند ، تبدیل به کریستال شد. خاله سرش را گرفت و خودش را بین آنها بست ، هر دو به یکباره لیس زد. او به سرطان مبتلا شد و یک بار برگشت ، چرخید و او را در بیدمشک دیگری لعنتی کرد. او به بالای آلت تناسلی خود صعود کرد ، اما بچه ها تصاویرسکسی زنان عرب می خواستند از هر دو طرف سوراخ ها را سوراخ کرده و نفوذ مضاعف انجام دهند. سپس مجدداً واژن او را با سرطان بیرون كشیدند و شروع به تندرست زبان او كردند.