درو حوصله داشت و دوست خود را برای سوار شدن با خودش برد. پس از صرف شام ، پسران به سمت رابطه جنسی کشیده شدند و متوجه شدند که یک دختر تنها در کنار جاده است ، تصمیم گرفتیم که او را راهنمایی کنیم. آنها متوقف شدند ، دوستی شروع به گفتن در مورد مشکلات خود کرد و گفت که او نیاز دارد تا وسایل را از آپارتمان قدیمی به آپارتمان جدید منتقل کند. به خانه او رسیدیم و نیکول شروع کرد به نشان دادن اتاق نیمه خالی او. همه چیز بسته بندی شده بود و تعداد زیادی از آنها وجود داشت ، تصمیم گرفتند که نمی توانند خود را اداره کنند ، آنها به یکی دیگر از دوستان تماس گرفتند تا به او کمک کنند و در حالی که او رانندگی می کرد ، به شخصیت او توجه می کردند. اریک به داخل آپارتمان آزاد شد و بلافاصله یک خروس بزرگ را در کف دستش تحویل داد ، او را روی لب ها بوسید و خم کرد و به زمین خم کرد ، سرش را مکید. او پس از دادن کار به هر مرد ، به سرطان عكس كير وكون مبتلا شد و در گربه او یک خروس سیاه به او داده شد. مردان داغ می خواستند که مقعد او چاپ شود. در یک سوراخ محکم لعنتی و نفوذ دو برابر به نوبه خود گسترش می یابد ، به سرعت در حال تغییر نکات است. آنها او را روی تخت انداختند و صورت او را با تقدیر پوشانیدند.